محوطه تاریخی پاسارگاد ششمین مجموعه میراث جهانی ایران در یونسکو است و از آثار باستانی دوران هخامنشی می باشد که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس قرار دارد. شهرستان پاسارگاد به مرکزیت سعادت شهر، در شمال استان فارس و در ۱۳۰ کیلومتری شیراز قرار دارد.
محوطه تاریخی پاسارگاد ، ششمین اثر ایرانی یونسکو
محوطه تاریخی پاسارگاد ششمین اثر ایرانی است که در میراث جهانی یونسکو در سال ۲۰۰۴ به ثبت رسبده است. این مجموعه از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی تشکیل شده که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفته است. شهرستان پاسارگاد به مرکزیت سعادت شهر، در شمال استان فارس و در ۱۳۰ کیلومتری شیراز قرار دارد.
قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهشهای باستانشناسی به دوره میانی پارینه سنگی میرسد؛ اما شاخصترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است. بر اساس مدارک و شواهد موجود، نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح میشود که از لحاظ مکانی، به دشتی اطلاق میشود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن، اقدام به ساخت بناها و کاخهایی نمود. مجموعه میراث جهانی پاسارگاد شامل آرامگاه کوروش بزرگ، کاخهای دروازه، بارعام، اختصاصی و بنای برج سنگی (آتشکده)، دژ (تل تخت)، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس است. در دوره اسلامی به علت عظمت سنگهای بهکاررفته در مجموعههای این مکان، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت دادهاند و خود پاسارگاد هم به نام مشهد امالنبی یا مشهد مادر سلیمان معروف شد. این مجموعه ارزشمند در ۱۶ تیرماه ۱۳۸۳ به عنوان پنجمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی (یونسکو) به ثبت رسید.
تاریخچه پاسارگاد
کوروش بزرگ به سال ۵۹۹ پیش از میلاد در سرزمین پارس به دنیا آمد. پدرش کمبوجیه یکم از شاهان محلی پارس و مادرش ماندانا دختر آستیاک آخرین پادشاه ماد بود. کوروش در سال ۵۵۰ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را پایهگذاری کرد. قلمرو این امپراتوری در اوج قدرت خود از مشرق تا کرانههای رود سند و از مغرب تا یونان و مصر گسترده بود. در سال ۵۳۸ پ م کوروش، بابل را فتح کرد و در این اینجا بود که بیانیه حقوق بشر خود را به صورت استوانهای گلین تدوین نمود و فرمان آزادی و برابری را صادر کرد. وی پس از سالها تلاش جهت توسعه و پیشرفت کشور و برقراری صلح و امنیت در سال ۵۲۹ پیش از میلاد چشم از جهان فروبست و پیکرش در این بنا آرام گرفت.
[tour_carousel title=”تور محور ساسانی” title_underline=”on” description_words_limit=”20″ tour_category_ids_condition=”IN” tour_ids=”2094″ slides_number=”1″ show_categories=”on” arrow_style=”light” order=”DESC” orderby=”rand”]
جغرافیا
شهرستان پاسارگاد جلگه ای است مرتفع که در شمال غربی استان فارس، در دامنه تپه ها و کوههای منشعب از رشته کوه های زاگرس قرار دارد. شهرستان پاسارگاد با مرکزیت سعادت شهر، در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده است. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا حدود ۱۸۵۰ متر و وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد. این شهرستان از شمال به شهرستان های خرم بید و آباده، از غرب به شهرستان های اقلید و مرودشت، از جنوب به شهرستان مرودشت و از شرق به شهرستان ارسنجان محدود می باشد.
وضعیت اقلیمی
شهرستان پاسارگاد با اقلیم کوهستانی، دارای آب و هوای معتدل مدیترانه ای با زمستان های نسبتا سرد و تابستان های معتدل می باشد.
جاذبههای گردشگری پاسارگاد
جاذبه های گردشگری پاسارگاد بسیار زیاد است که در ادامه به بخشی از آنها می پردازیم:
آرامگاه کوروش بزرگ (Tomb of Cyrus the Great)
این بنا آرامگاه نخستین منادی آزادی و حقوق بشر، کوروش بزرگ است که همانند گوهری در میان دشت پاسارگاد خود نمایی میکند. آرامگاه در گذشته میان باغهای سلطنتی قرار داشته که از هر سوی دشت نمایان بودهاست. این بنا در عین سادگی بسیار زیبا و چشم گیر است و در زمان حیات کوروش بزرگ به دستور وی ساخته شدهاست. بنای آرامگاه با تکنیک و مهندسی دقیق اجرا شده به گونهای که پس از گذشت ۲۵ قرن هنوز استوار و پابرجاست. مساحت آرامگاه ۱۵۶ متر مربع و ارتفاع آن نزدیک ۱۱ متر است.
سنگهایی که در ساخت بنا به کار رفته از نوع سنگ سفید مرمر نماست که از کوه سیوند در فاصله ۳۰ کیلومتری جنوب غرب پاسارگاد استخراج شده و به این مکان انتقال یافتهاست. مهندسان و سنگ تراشان هخامنشی با دقت و شیوهای خاص سنگها را روی هم قرار داده، به گونهای که از هیچ نوع ملاتی در ساخت آرامگاه استفاده نشده و تنها از بستهای فلزی (آهن و سرب) جهت وصل کردن بلوکهای سنگی به یکدیگر استفاده شدهاست. آرامگاه در هفت طبقه اجرا شده که برگرفته از عدد مقدس هفت در میان ایرانیان است.
ساختار کلی آرامگاه از دو قسمت تشکیل شده، قسمت نخست به صورت سکویی شش پلهای پایه و اساس بنا است که ریشه در بناهای آئینی همانند معبد ایلامی چغازنبیل دارد. قسمت دوم که به صورت اتاقکی با سقف شیب دار روی قسمت نخست اجرا شده، یادآور سنتهای معماری مهاجران آریایی است. ابعاد اتاقک آرامگاه ۳/۱۷ متر در ۲/۱۱ متر به ارتفاع ۲/۱۰ است. این اتاقک در واقع محل نگهداری کالبد کوروش بوده که پس از مرگ، پیکرش را دورن تابوتی زرین قرار داده، به همراه وسایل شخصی از جمله ردا و جنگ افزارش در اتاقک آرامگاه قرار دادهاند.
زیر سقف شیبدار آرامگاه دو حفره بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن وزن سنگها و کم کردن بار وارده به اتاقک ایجاد شدهاست. بنا به گفته مورخانی که پس از سقوط امپراتوری هخامنشی به دست اسکندر مقدونی همراه وی به پاسارگاد آمدند بر دیواره آرامگاه نوشتهای وجود داشته به این مضمون ” ای انسان، هر که هستی و از هر کجا که بیایی، زیرا میدانم که خواهی آمد، منم کوروش، پادشاه هخامنشی که این امپراطوری گسترده را برای پارسیان به یادگار گذاشتهام، که اکنون به این مقدار اندک از سرزمین بزرگ کشورم بسنده کردهام. بر گور من رشک مبر و بر ویران کردنش دل خوش مدار که تو نیز بر گور خود چنین نگاری، هرگاه فرمانبردار اهورامزدا باشی ” این متن اکنون وجود ندارد و به احتمال زیاد روی یک پلاک سنگی نوشته شده و بر دیواره آرامگاه نصب گردیده که در گذشتههای بسیار دور از محل خود برداشته شدهاست.
آرامگاه کوروش در همه دورهها مقدس و محترم بودهاست. پادشاهان هخامنشی مراسم تاجگذاری خود را در این مکان انجام میدادهاند. این تقدس پس از دوره هخامنشی و با از یاد بردن نام و جایگاه پاسارگاد کم رنگ شد تا اینکه در دوره اسلامی به گونهای دیگر احترام و تقدس خود را بازیافت. در دوره اسلامی به دلیل اینکه اسناد و مدارکی از هویت اصلی آرامگاه وجود نداشت این بنا را به آرامگاه مادر سلیمان نسبت دادند. مردم بر اساس اعتقادات خود ساختن بناهای بزرگ سنگی همانند آرامگاه کوروش را خارج از قوه بشری میدانسته و ساخت آنها را به سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشتهاست، نسبت میدادهاند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن میشمردند و آن را به مادر او نسبت داده و «مشهد مادرسلیمان» میخواندند.
در دوران اتابکان فارس که پاسارگاد و تخت جمشید ارزشی دوباره یافت و حتی پارس و ایران هم «ملک سلیمان» خوانده شد، با استفاده از ستونها و سنگهای کاخها، مسجد جامعی پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر دیواره جنوبی اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی، پس از مطالعه و بررسی، سنگها به جای اصلی خود منتقل شدند. از سال ۱۸۲۰ میلادی با کشف و خوانده شدن خطوط میخی و مطالعه اسناد و مدارک، هویت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش مشخص گردید.
این بنا به همراه دیگر بناهای مجموعه پاسارگاد در تیرماه ۱۳۸۳ در فهرست میراث جهانی جای گرفت.
سنگ نگاره انسان بالدار (The Winged Figure)
سنگ نگاره انسان بالدار سالم ترین و زیباترین نقش ایجاد شده در بناهای پاسارگاد است که دارای مفاهیم عمیق اندیشه والای انسانی کوروش بزرگ است. سنگ نگاره مردی را نشان میدهد با ریش انبوه کوتاه، ردای بلند و تاجی بر سر در حالی که چهار بال او را در بر گرفته اند رو به سوی مرکز کاخ دارد.
عناصر تزئینی و هنری سنگ نگاره بسیار زیبا، چشمگیر و معنادار است. بر بلندای نقش تاجی زیبا است که روی شاخهای بلند و تابدار یک قوچ حبشی قرار گرفته است، در حالی که دو مار کبرای پشت به هم کرده که هر یک گویی را به نماد خورشید بر سر دارند تاج را در میان گرفتهاند. سه دسته گل نی بخش اصلی تاج را که هر یک گوی خورشید را بر فراز دارند و با پر شترمرغ احاطه شده اند تشکیل داده اند. انتهای این سه دسته گل را سه گوی بزرگ خورشید پوشانده است. بالها با ظرافت و زیبایی دو سوی مرد را در بر گرفته در حالی که دو بال به سوی آسمان و دو بال به سمت زمین گسترده شده است. اندام این مرد با ردایی بلند و حاشیه دار پوشانده شده که مزین به گلهای روزت است. دستها یکی به سوی جلو و دیگری در امتداد بال به سوی بالا قرار گرفته اند در حالی که پاها عریان هستند.
در ایجاد این نقش از هنر و فرهنگ های ملل مختلف آن روز الهام گرفته شده است. از جمله تاج که پیشینهای مصری دارد، لباس بلند مرد که ایلامی است و بالها که ریشه در هنر آشور دارد. به کارگیری هنر ملل مختلف در این سنگ نگاره برگرفته از اندیشه های والای انسانی کوروش است. در واقع هر قسمت نقش بیان کننده حضور نمایندهای از ملتهای گوناگون است. کوروش با ایجاد این سنگ نگاره یک نوع اتحاد و همدلی را میان مردمان سرزمینهای مختلف با اندیشه برابری انسانها با هر رنگ، نژاد و زبانی به وجود آورد. بالای نقش برجسته تا سال ۱۲۴۳ خورشیدی، مزین به سنگ نبشت های میخی سه زبانه بوده با مضمون «من کوروش شاه هخامنشی ام». ولی پیش از سال ۱۲۵۶ خورشیدی این سنگ نبشته را از بالای نقش برداشته اند.
نقش انسان بالدار را یک مفسر هندی به نام مولانا ابوالکلام آزاد و علامه طباطبایی با شخصیت ذوالقرنین (صاحب دو شاخ) که در قرآن مجید از او به عنوان شاهی جهانگیر و دادگر و نظرکرده یاد شده، یکی دانسته و بیان میکنند که ذوالقرنین یاد شده در قرآن همان کوروش بزرگ است.
کاخ اختصاصی پاسارگاد (The Private Palace)
یکی دیگر از بناهای شکوهمند مجموعه پاسارگاد کاخ اختصاصی است که در ۱۳۰۰ متری شمال شرق آرامگاه کوروش واقع شدهاست. وسعت این کاخ ۳۱۹۲ متر مربع است که از یک تالار مرکزی و دو ایوان شرقی و غربی تشکیل شدهاست. در گوشههای شمالی و جنوبی ایوان غربی کاخ دو اتاق وجود داشته که آثار کمی از آنها باقیماندهاست. با توجه به پلان و ساختار معماری بنا، کاربری این کاخ به عنوان اقامتگاه و منزل مسکونی کوروش بزرگ بودهاست.
این کاخ دارای دو درگاه اصلی است که در ایوانهای شرقی و غربی باز میشده و همچنین دو درگاه فرعی که در قسمت جنوب و شمال تالار تعبیه شدهاند. نقوش برجسته درگاهها تصویری از شاه را به همراه چتر دار یا مستخدم نشان میدهد که پیکر شاه بزرگتر نشان داده شدهاست. لباس شاه از نوع ردای بلند چیندار هخامنشی است که دارای دکمههای طلایی بودهاست. در گذشتههای دور این دکمهها از جای خود بیرون آورده شدهاند. نزدیک درگاه شرقی و بر دیواره ایوان رو به پردیس سکویی سنگی وجود دارد که احتمالاً جایگاه شاه در هنگام تماشا و استفاده از باغ روبروی ایوان بودهاست.
سنگهای به کار رفته در ساخت این کاخ از سه گونه سنگ سفید مرمرنما، سنگ آهکی سیاه و سنگ ماسهای کبود رنگ است. عناصر معماری و تزیینی بنا ساده ولی چشمگیر و آرام است. از ترکیب سنگهای سفید و سیاه در قسمت پایه ستونها و کف ایوانها یک نوآوری و سبک ویژه معماری به وجود آمدهاست. شالی ستونها دارای تزیینات قاشقی است که به صورت افقی روی آنها اجرا شدهاست. قسمتهایی از سنگفرش کف کاخ در همان دوره هخامنشی مرمت شده که به صورت وصلههایی در اندازههای گوناگون به چشم میخورد. گوشه جنوبی کاخ جرزی سنگی وجود دارد که دیوارهای آجری و خشتی بنا درون حفره آن چفت میشده و موجب استحکام بیشتر بنا میشدهاست.
بر بلندای جرز و قسمت رو به شمال آن سنگ نبشتهای به خط میخی و با سه زبان فارسی باستان، ایلامی و بابلی وجود دارد که در اینجا شاه خود را معرفی میکند: «ادم کوروش خشایثی یه هخامنشی یه» «من کوروش شاه هخامنشی ام»
کاخ بارعام (Audience Palace)
کاخ بارعام یا کاخ پذیرایی کوروش وسعت این کاخ ۲۴۷۲ متر مربع است که در محور شمال غربی ـ جنوب شرقی ساخته شدهاست. این کاخ شامل یک تالار گسترده مرکزی با هشت ستون است که وسعت آن ۷۰۵ متر مربع است. چهار ایوان در چهار سمت کاخ با ستونهایی کوچکتر و دو اتاق، دیگر قسمتهای اصلی بنا را تشکیل میدهد. ارتفاع تالار کاخ به گونهای بوده که چند متر از سقف ایوانهای اطراف بالاتر بودهاست.
از هشت ستون این تالار تنها یک ستون آن پابرجاست که ارتفاع کنونی این ستون به ۱۳/۱۰ متر میرسد. زیر ستونها و سر ستونهای تالار مرکزی از سنگ سیاه و قلمه ستونها از سنگ سفید ساخته شدهاست. دیگر ستونهای تالار، در زمان اتابکان برای ساختن مسجدی در اطراف آرامگاه کوروش به آنجا منتقل شده بود که هماکنون به جای اصلی بازگردانده شدهاست. تالار مرکزی از چهار درگاه به چهار ایوان کاخ ارتباط دارد. درگاهها و ستونهای ایوانها از سنگ سیاه بودهاست. درگاه شمال غربی، با نقش پای انسان و عقاب به ایوان ۱۶ ستونی شمال غربی ارتباط دارد و درگاه شمال شرقی نیز به بزرگترین ایوان کاخ، که ۴۸ ستون داشته ارتباط دارد. درگاه جنوب شرقی با نقش ترکیبی انسان، ماهی و گاو به یک ایوان ۱۶ ستونی راه دارد. درگاه جنوب غربی با نقش پای انسان و حیوان به ایوانی ۲۸ ستونی راه دارد. ظاهراً این نقوش درگاهها از سنن آشوری و دیگر ملل الهام گرفتهاست، اما ایرانیان به آنها معانی متناسب با روحیات و باورهای خود دادهاند. در دو سوی این ایوان، دو اتاق وسیع قرار داشتهاست.
کاخ بارعام کوروش مکانی است که در آن شاه از میهمانان و مقامات ملل مختلف که زیر چتر امپراتوری هخامنشی قرار داشتند پذیرایی میکرده و در مورد مسائل مختلف با یکدیگر بحث و گفتگو میکردهاند. تالار بارعام نخستین مقر سازمان ملل است که در بیست و پنج قرن پیش اندیشههای والای انسانی، حقوق بشر و آزادی و برابری انسانها در آن مطرح شد و به تمامی جهان آن روز گسترش یافت.
کاخ دروازه پاسارگاد (Gate Palace)
کاخ دروازه با وسعت ۷۲۶ متر مربع در شرقمجموعه پاسارگاد واقع است. این بنا دارای تالاری به وسعت ۶۸۶ متر مربع است که سقف آن را هشت ستون سنگی با ارتفاع تقریبی ۱۶ متر نگاه میداشتهاند. زیر ستونها با ابعاد ۲*۲ متر و به شکل مکعب دو پلهای از سنگ سیاه ساخته شدهاند که اکنون در پوششی از کاهگل حفاظت میشوند. وجود این زیر ستونهای بزرگ نشان دهنده عظمت ستونهای کاخ است که شوربختانه هیچ اثری از آنها بدست نیامده است. این تالار، دارای دو درگاه اصلی در سمت شمال غربی و جنوب شرقی و دو درگاه فرعی در سمت شمال شرقی و جنوب غربی بودهاست. پیرامون کاخ، دیواری بلندی از کاهگل وجود داشتهاست و دو اتاق نیز در نزدیکی درگاههای شمال شرقی و جنوب غربی برای نگهبانان پیشبینی شدهاست. ارتفاع درگاهها ۹ متر بودهاست و هماکنون تنها یکی از جرزهای درگاه شمالی برجا ماندهاست. بر این جرز، نقش انسانی را با چهار بال در حال نیایش حجاری کردهاند. این نقش تنها سنگ نگاره تقریباً سالم موجود در بناهای پاسارگاد است. این کاخ دروازه ورودی به مجموعه پاسارگاد بوده که همانندی زیادی با کاخ دروازه ملتها در تخت جمشید دارد.
کسانی که کاوشهایی در این بنا انجام دادهاند: هرتسفلد در سال ۱۹۳۸. م، سامی در سال ۱۹۵۱. م، دیوید استروناخ در سال ۱۹۶۳. م بودهاند.
برج سنگی (Stone Tower)
یکی از بناهای بسیار زیبای مجموعه پاسارگاد برج سنگی است که ساخت آن مربوط به آغاز دوره هخامنشیان است. بنایی چهار گوش برج مانند که اکنون تنها یک دیواره از آن باقیماندهاست. ارتفاع برج نزدیک به ۱۴ متر و قاعده آن ۷/۲۳ * ۷/۲۷ متر است که بر سکویی سه پلهای قرار گرفتهاست. ورودی بنا به سوی شمال غربی تعبیه شده و نزدیک به ۷/۵۰ متر از سطح زمین ارتفاع دارد که با یک پلکان ۲۹ پلهای به اتاق بالای برج دسترسی داشتهاند. این بنا از نگاه معماری و هنری یکی از شاهکارهای مهندسان و هنرمندان هخامنشی بهشمار میآید. بلوکهای سنگی به گونهای روی هم قرار گرفتهاند که در برخی از رجها به سختی میتوان دو بلوک را از هم تشخیص داد. سنگهای به کار رفته در ساخت بنا از گونه سنگهای سفید مرمر نما است که از معدن کوه سیوند آورده شدهاند. مقداری هم سنگ سیاه آهکی در پنجرههای کور استفاده شدهاست. نمای دیواره دارای تعداد زیادی تو رفتگی مستطیل شکل است که احتمالاً جهت زیباسازی یا در ارتباط با کارکرد بنا بودهاست. ۱۰ عدد گودی پنجره مانند که (پنجره کور) نامیده میشده) در دیوارهای آن درآوردهاند و این پنجرهها را با سنگهای سیاه قاب گرفتهاند.
در مورد کاربری بنا نظرهای گوناگونی مطرح است. گروهی آن را مقبره کمبوجیه پسر و جانشین کوروش میدانند و بعضی هم آن را آتشکده یا نیایشگاه بهشمار میآورند و برخی نیز آن را (گنج خانه کوروش) خواندهاند که در آن اسناد و مدارک مهم دولت هخامنشی بایگانی میشدهاست. به احتمال زیاد این بنا با توجه نقشه و معماری آن کارکردی آیینی داشتهاست. نمونهای از این بنا در نقش رستم با نام کعبه زرتشت وجود دارد که از روی این بنا الگوبرداری شدهاست.
این بنا در دوره اسلامی به نام زندان سلیمان معروف بودهاست.
تل تخت
تل تخت محل ارگ سلطنتی است، متشکل از سنگهای مکعبی بزرگ به ارتفاع ۱۵ متر، که در حاشیه شمالی، جنوبی و غربی تپه بزرگ طبیعی به شکل سکویی عظیم چیده شده تا بناهای باشکوهی برفراز آن ساخته شود.
درحقیقت تختگاه بنا بر سنت آن زمان ارگ سلطنتی پایتخت کوروش بزرگ بوده و او برای ساخت دیواره تختگاه از ماهرترین معماران و سنگتراشان سرزمینهای تحت حکومت شاهنشاهی، یعنی هنرمندان سرزمینهای لودیه و ایونی استفاده کرده، اما به دلیل درگذشت ناگهانی وی در ۵۳۰ پیشازمیلاد ساختوسازهای آن کامل نشده است. براساس شواهد داریوش بزرگ فقط هشت سال پس از مرگ کوروش تغییراتی در نقشه اولیه ساختمان ارگ شاهی داده که از آن جمله مسدود کردن دو پلکان بزرگ با خشت بوده و تختگاه را به دژ یا گنجخانه بزرگی بدل کرده که در حدود ۲۰۰ سال بعد گنجینه آن را سربازان مقدونی به تاراج بردهاند.
شواهد نشان میدهد که تختگاه تنها مکان در پاسارگاد است، که تا حدود ۵۰ سال پس از فروپاشی حکومت هخامنشیان به صورت دژ و پادگان سربازان مقدونی ـ یونانی پابرجا ماند. شاهد این ادعا دو گنجینه شاخص از سکههای سلوکی در سکونتگاهی است که درنهایت در جریان شورش محلی در سال ۲۸۰ پیشازمیلاد به آتش کشیده شد و یک سده پس از آن به پادگان و دژ شاهان محلی پارس بدل شد، که خود را وارثان هخامنشیان میدانستند.
بر نمای دیواره تختگاه و بلوکهای سنگی آن، که وزن آنها به شش تن هم میرسد، سنگتراشان نشانههایی به قصد مدیریت تقسیم کار به جا گذاشتهاند که قرار بوده هنگام تکمیل نما تراشیده و محو شود. همچنین حفرههای زیادی در دیواره سکو و پلکانها دیده میشود که بعد از فروپاشی سلسله هخامنشی مردم بومی برای جدا کردن بستهای آهنی سنگها ایجاد کردهاند.
محوطهٔ مقدس
در ۲۴۰۰ متری شمال آرامگاه کوروش بزرگ محوطه ای وجود دارد که به دلیل وجود دو پایه و یک سکوی مطبق سنگی مکانی آیینی در نظر گرفته شده است. پایههای سنگی، به ارتفاع تقریباً دو متر به فاصله نه متری از یکدیگر قرار دارند و روی بستر سنگی نهاده شدهاند.
پژوهشگران بر اساس نمای آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم در مورد کاربرد این سکوها نظر دادهاند. در نمای آرامگاه، شاه بزرگ بر فراز سکویی ایستاده و در برابر آتشدانی نیایش میکند که روی سکوی دیگری با کمی فاصله قرار دارد. پایه سنگی جنوبی پلکانی هشتپله دارد که احتمالاً محل بالا رفتن و ایستادن شاه و پایه دیگر، که بدون پله است، محل قرار دادن آتشدان بوده است.
در ۱۲۰ متری غرب سکوهای سنگی تختگاه چهارگوشی به اندازه ۷۵ در ۵۰ متر و با بلندی ۵ متر از سطح دشت دیده میشود. کارکرد دقیق این سکو روشن نیست، اما پیداست به مراسمی مذهبی مربوط بوده که در آن محل برگزار میشده است.
آبنماها و آبراهه های باغ شاهی (Royal Garden Waterfronts)
باغ شاهی پاسارگاد جلوه گاه یکی از قدیمیترین باغهای ایرانی است. این باغ که با نام پردیس کوروش معروف است به عنوان الگوی اولیه باغسازی ایرانی بهشمار میآید. باغ پر از درختان گوناگون، گلهای رنگارنگ و پرندگان بوده که کوروش آن را با سلیقه و نظر خود به صورت پردیسی بیهمتا درآورده بود. این باغ با سیستم گردش آب در جویهای سنگی که به آبنما معروف است آبیاری میشدهاست. آبنماها جدای از آبیاری پردیس، جنبه تزئینی و زیبایی بخشی باغ را نیز به خوبی انجام میدادهاست.
دو سوی باغ دو کوشک طراحی و اجرا شده که از آنها جهت استراحت و تماشای فضای دلانگیز باغ استفاده میشدهاست. همه کاخها درون پردیس قرار داشتهاند، به گونهای که هر کاخ دارای فضایی سرسبز و آرام بخش پیرامون خود بودهاست. باغ شاهی آب مورد نیاز خود را از طریق انشعابهایی که از رودخانه پلوار جدا میشده تأمین میکردهاست. آبنماها از دو قسمت تشکیل شدهاست:
- جویهای عبور آب
- حوضچهها
در هر ۹/۵ تا ۱۳/۵ متر جوی یک حوضچه وجود دارد، که حوضچهها در ابتدا عمل تقسیم آب و آرام کردن سرعت آب در مسیر جویها را انجام میداده و دیگر اینکه موجب تهنشین شدن گل و لای موجود در آب میشدهاست. ابعاد دهانه داخلی این حوضچهها ۸۷ در ۸۷ سانتیمتر و عمق آنها حدود ۵۲ سانتیمتر است. عمق و دهانه جویهای سنگی حدود ۲۵ سانتیمتر و لبه حوضچهها و جویها حدود ۱۵ تا ۱۶ سانتیمتر است. نزدیک به ۱۱۰۰ متر از آبنماهای باغ کاوش شده و از زیر خاک بیرون آورده شدهاند.
کاروانسرای مظفری
در نزدیکی آرامگاه کوروش بنایی است مشتمل بر حیاتی به وسعت ۴۰/۱۶*۵/۱۸ متر که بصورت نامنظم از سنگ های سفید ربوده شده از کاخ های کوروش ساخته شده و نیز ایوانی به پهنای ۳۰/۳ متر با جرز های سنگی نا منظم و چهار گوش با اتاق های کوچک و بزرگ در پشت آن درب بنا به سمت مشرق بوده
سنگ های بنا را با ملات گچ به هم وصل کرده و در بعضی جاها حتی ملات هم بکار نبردند.
در زمان سامی قسمتی از این محل تعمیر شده و بدفتر فنی سامی اختصاص داده شده بود ولی امروزه متروک می باشد.
اطراف مسجد مادر سلیمان قبرستان بوده حتی تا زمان معاصر (محمد رضا شاه پهلوی) هم در اطراف آرامگاه مرده دفن می کردند که بعضاً سنگ قبرهای با ارزش (از همان سنگ های کاخ ها) استفاده کرده اند، کتیبه هایی زیبا در بین آنها دیده می شوند این سنگ قبر ها در حال حاضر در موزه هفت تنان ( موزه سنگ شیراز ) نگهداری می شوند.
مسجد اتابکی
در اطراف آرامگاه کوروش با فواصل نا منظمی (۱۰ و ۱۱ و۱۲ متر) به طور متفاوت و بدون رعایت جهات و نکات معماری و مهندسی در ادوار اسلامی ستونهایی گزارده و آنجا را بصورتی در آوردند که درب ورودی این مسجد به سمت غرب بود است.
از نوشته روی در مسجد این طور برداشت می شود که مسجد در زمان فرمان روایی اتابک سعدابن زنگی (اتابکان فارس یا سلغیان) در اواخر سلطنت سلجوقیان سال ۵۴۳ هجری به فارس آمدند و تا سال ۶۸۶ در فارس فرمان فرمایی میکردند.
سنگ های ستونی این مسجد را از دو قصر کوروش آورده اند بدین معنی که ستون های سه ایوان شرقی و غربی را با ستون های قطور قصر بار وستون های ایوانی شمالی با ستون های باریک قصر اختصاصی کوروش ساخته گردید.
این مسجد از نظر معماری قابل توجه نبوده اما از نظر فلسفی و آئینی بسیار اهمیت داشته و نمودار احترامی بوده که مردمان روزگار را به کوروش و آرامگاه او می داشته اند.
در داخل اتاق آرامگاه، در سمت قبله، محراب کوچکی در زمان اتابک سعد زنگی، یعنی در سال ۶۲۱ه.ق حجاری کرده اند قرون بر آن، تصویر شاخصی که نشانگر قبله می باشد، همزمان با حجاری محراب، حجاری شده و در همان سمت قرار دارد و در حاشیه دور محراب چهار آیه اول سوره فتح با خط ثلث معمولی کنده کاری شده که امروزه به راحتی قابل خواندن نیست.
آرامگاه کمبوجیه
آنچه از این بنا باقیمانده دیواری بلند به ارتفاع حدود ۱۴ و طول تقریبی ۷٫۵ متر است. این بنا به بنای کعبه زرتشت در نقش رستم شباهت دارد در حالی که از نظر قدمت، قدیمیتر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر اجرایی قویتر از بنای کعبه زرتشت است. شهبازی با استناد به کتیبهای که در دیوار آن قرار گرفته برج زندان سلیمان را آرامگاه کمبوجیه میپنداشتند که جسد وی را داریوش بزرگ پس از مرگ از سوریه به پاسارگاد آوردهاست و در این ساختمان قرار دادهاست.
تنگه بلاغی
حد فاصل دشت پاسارگاد و دشت سعادتشهر، درهای سرسبز و زیبا وجود دارد که به نام تنگ بلاغی معروف است، این دره زیبا دارای یک رودخانه دائمی است که از روستای قصر یعقوب در شهرستان خرم بید سرچشمه گرفته و پس از گذر پاسارگاد، تنگ بلاغی، دشت سعادتشهر و جلگه مرودشت به رودخانه کر میپیوندد.
بر اساس اولین مطالعات باستانشناسی صورت گرفته در این تنگه آثار متعددی از دوره پارینه سنگی میانی تا دوره اسلامی شناسایی شد. پس از مشخص شدن اهمیت تنگ بلاغی از دیدگاه باستانشناسی، تیمی متشکل از باستان شناسان بنیاد پژوهشی پارسه – پاسارگاد دوباره تنگ بلاغی را مورد بررسی مجدد جهت مشخص کردن محوطههای مهم و با ارزش جهت کاوش توسط تیمهای ایرانی – خارجی نمودند و در این راستا چندین محوطه معرفی و کاوش شدند. قدیمیترین اثر باستانی تنگ بلاغی مربوط به دوره میانی پارینه سنگی با قدمت ۲۵۰ هزار تا ۱۰۰هزار سال قبل میباشد که به صورت تک یافته و محوطه باز open site در حاشیه رودخانه شناسایی شد.
دومین دوره مربوط به دوره پارینه سنگی جدید و فرا پارینه سنگی میباشد که در این راستا بیش از ۴۰غار و پناهگاه در کل تنگ بلاغی شناسایی شد که دارای دست افزارهای شاخص این دوره میباشد (از این دوره به بعد شاهد تسلسل دورههای پیش از تاریخی و تاریخی در تنگ بلاغی میباشیم)، پس از این دوره انسانها آرام آرام غارها را تک کرده و وارد اولین روستاهای پیش از تاریخ منطقه شدهاند (دارای فرهنگهای مشکی و جری مربوط به هزاره ششم و پنجم ق. م {نام این دو فرهنگ از نام تپههای مشکی و جری در دشت مرودشت گرفته شدهاست}) در همین راستا دو محوطه تپه رحمت آباد و محوطه پوزه سرخ (نام محل) یا محوطه ۷۳مورد شناسایی قرار گرفت که دارای سفالهای شاخص این دوره میباشند. چند محوطه دیگر از دورههای پیش از تاریخ شامل (فرهنگهای باکون a,b و لپویی مربوط به هزاره چهارم و سوم ق. م) شناسایی و مورد کاوش قرارگرفت. پس از دوره پیش از تاریخی آثار خاصی به مدت هزار و پانصد تا دو هزار سال (دوره فترت) تا دوره هخامنشی شناسایی نشد.
از دوره هخامنشی آثار متعددی همچون کنده کاریهای موسوم به دختر بر (در سمت شرق و غرب رودخانه)، چندین محوطه (شامل کاخ و قلعه و روستا) شناسایی شدند که دارای اهمیت بسیار زیادی در روشن شدن وضعیت زندگی مردم در دوره هخامنشی در تنگ بلاغی میباشد. از دوره فرا هخامنشی و اشکانی، چندین نوع تدفین شامل قبور توده سنگی (خرفخانه)، قبور خرسنگی (با توجه به استفاده از سنگهای بزرگ در ساخت این قبور، با این نام معرفی شدند) قبور درون غارهای کوچک و بزرگ، قبور درون شکافهای طبیعی کوه شناسایی شد. علاوه بر این یک مرز سنگچین بزرگ در تنگ بلاغی و کوههای مجاور آن و دشت پاسارگاد شناسایی شدکه با توجه به قرار داشن گورهای توده سنگی در داخل یا کنار آن، احتمالاً مربوط به دوره اشکانی میباشد. پس از دوره اشکانی، دوره ساسانی در تنگ بلاغی دارای آثار ارزشمندی میباشد که توسط هیئت مشترک ایران – لهستان مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفت. در این راستا یک محوطه استحصال شیره انگور و یک کارگاه ذوب فلز شناسایی شدکه دارای سفال شاخص اصطخر (اواخر ساسانی – اوایل اسلام) با نقش استامپی شناسایی شد. آثار دوره اسلامی تنگ بلاغی شامل گورستان شهدای مار (محوطه ۸۵) دارای سنگ قبرهای سادهای بر روی سنگهای طبیعی با خطوط نسخ و ثلث میباشد که مربوط به دوره صفویه به بعد میباشد.
علاوه بر این یک کوره ذوب فلز از این دوره و تعداد زیادی کومه کرههای عشایری (آغل موقّت) شناسایی شد. تیمهای باستانشناسی از ایران به همراه تیمهای از کشورهای مختلفی نظیر ایتالیا، آلمان، لهستان، ژاپن، فرانسه، آمریکا به صورت مشترک تعدادی از محوطههای مهم تنگ بلاغی را مورد کاوش قرار دادند. علاوه بر آثار ارزشمند تاریخی، تنگ بلاغی دارای درختان کهنسال بنه (پسته کوهی) میباشد که عمر برخی از درختان آن بیش از هزار سال میرسد. علاوه بر این تنگ بلاغی همه ساله به عنوان یکی از مراتع سر سبز مورد توجه عشایر منطقه شامل ایل باصری (طوایف علی شاه قلی و لب موسی و تیره ننه عربی) و طایفه کردشولی بوده و فصل بهار را در آن میگذرانند.
بقعه امامزاده سلطان کرم (عقیل)
این بقعه در مسیر جاده اصفهان ـ شیراز و بعد از روستای قوامآباد واقع شده است و قبوری از دوران قدیم در آنجا قرار دارد که نقوش برجستهای از خط عربی و کوفی روی سنگهای آن باقی مانده است. نقل میکنند امامزاده عقیل برادر شاهچراغ(ع) و فرزند موسیبنجعفر(ع) است که از عربستان وارد ایران شد و به شهادت رسید.
بقعه امامزاده سلطان سیدحمید
این بقعه بین دو روستای نعیمآباد و کتهمیان از دهستان سر پنیران واقع شده است که سنگنوشتههایی به خط میخی در آنجا موجود است.
بقعه امامزاده حسین(ع) و زائرسرا
این بقعه در مسیر اصلی جاده شیراز ـ اصفهان و در شمال شرقی سعادتشهر قرار دارد. مقبره یکی از نوادگان سیدالساجدین(ع) امام زینالعابدین است که وجود باغ قوام و پارک شهر در مجاورت آن نیز موجب جلب توجه مسافران و زائران شده است. همچنین مدفن شهدای گلگونکفن سعادتشهر اهمیت این بقعه را چندین برابر نموده است. هر سال مردم نذور خود را در قالب دیگ جوش در کنار این امامزاده انجام میدهند.
بقعه شاه مردان
این بقعه در فاصله یک کیلومتری جنوب جاده شیراز- اصفهان و جنوب غربی روستای جیسقان واقع شده است و مردم، ارادت ویژهای به آن نشان میدهند. درمورد علت نامگذاری و قدمت این بقعه اطلاع دقیقی در دست نیست. این بقعه داخل تنگهای واقع شده است که بالای آن، آبی به صورت قطرهقطره سرازیر است و به آب چیکچیکو معروف است. از جمله نقاط دیدنی آن، غار تودرتو و پرپیچ وخمی است که به چلهخانه معروف است.